سال تحصیلی جدید: علیه فقر و حجاب،
علیه
جمهوری اسلامی
در تداوم خیزش انقلابی
رحمان حسین زاده
سال تحصیلی امسال
(۱۴۰۲) در شرایط پیچیده ای آغاز میشود. از یک سو
فقر و نداری و نداشتن امکانات مالی گریبان میلیونها خانواده بی بضاعت را برای تهیه
نوشت افزارو لباس و هزینه سرویس و دیگر امکانات ابتدایی شروع تحصیل فرزندانشان
گرفته است. از سوی دیگر شروع دوباره مدارس و دانشگاهها بعد از سالگرد خیزش انقلابی
چشم اندازدور دیگری از گسترش مبارزه نسل جوان رادیکال علیه همین فقر و تبعیض و حجاب
و جمهوری اسلامی را میگشاید.
در آغاز بازگشایی مدارس این درد عمیق را لمس میکنیم که به دلیل نداری و کمبود
مالی، میلیونها نوجوان و جوان آماده تحصیل نمیتوانند هم سن و سالهایشان را در مدارس
و دانشگاهها همراهی کنند. بخش عمده
فرزندان خانواده
های کارگری و زحمتکشی و مهاجران افغان ازتحصیل محروم و عده ای که به محیط آموزشی
راه پیدا میکنند، با انواع محدودیتها و تبعیضات روبرو هستند. مسئولین دست اندرکار
جمهوری اسلامی بی پرده اذعان دارند که دولت فاقد برنامه ای برای تامین هزینه آموزشی
تحصیلکردگان است. از کمبود مدارس و معلم، افزایش سرسام آور هزینه نوشت افزار، وسعت
مدارس کپری و زیر چادر و خشت و گلی و ناامن، دو شیفته و مواردی سه شیفته بودن مدارس
و از محرومیت تحصیلی نزدیک به سی درصد نوجوانان و جوانان علاقمند به تحصیل به دلیل
مشکلات اقتصادی بیشرمانه سخن میگویند.این وضعیت ناشی از سیطره نظم وارونه سرمایه
داری و جمهوری اسلامی و این سیستم جهنمی است. به همین دلیل بسیار زود بخش وسیع نسل
جوان به ماهیت طبقاتی و استثمارگرانه این نظم پی میبرند و جوانه های مبارزه جویی و
تصمیم به دگرگون کردن و تغییر این نظم وارونه را انتخاب میکنند.
واقعیت تلخ دیگراینست که چهار دهه حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی، دانش آموزان و
دانشجویان ایران را با این پدیده متناقض روبرو کرده، که در کنار تلاش برای
فراگیری دستاوردهای علمی و اجتماعی و فرهنگی و آموزشی شایسته انسان امروز، همزمان
با جهل و خرافه و افکار و عقاید قرون وسطایی اسلامی که در قالب دروس و آموزش بر
محیط های آموزشی تحمیل شده
دست و پنجه نرم میکنند. با تداوم حاکمیت این رژیم سال به سال ابعاد جهل و خرافه
گسترش می یابد. طبق افاضات عصر حجری خامنه ای تعداد زیادی از مواد درسی دوباره
بازبینی و هر جنبه غیر اسلامی از آن زدوده شده و بر طبق آیات قرآنی پوسیده ١٤٠٠
سال قبل در حال بازنویسی اند. برای تحمیل این بساط خرافی و شصت و شوی مغزی دانش
آموزان هزاران طلبه متحجر و آخوند مذهبی انگل از حوزه های جهلیه روانه مدارس
میشوند. جمهوری نکبت اسلامی در نظر دارد محیط های آموزشی را به شعبه های دیگرفیضیه
های تولید خرافه اسلام و تربیت متعصبان مذهبی تبدیل کند.
در تقابل با کلیت این اوضاع یعنی علیه فقر و تبعیض و اختناق و استبداد، در مقابل
تقلای مستمر جمهوری اسلامی برای تحمیل جهل و خرافه بر مدارس و دانشگاهها و کالایی
کردن آموزش، محیط های آموزشی و به ویژه دانشگاهها همیشه کانون گرم مبارزات حق
طلبانه بوده اند. نسل جوان در دانشگاههای ایران، چه در دوره سلطنت و چه در جمهوری
اسلامی همیشه صف پیشرو آزادیخواهی و برابری طلبی و مبارزه علیه این وضعیت و استبداد
و ارتجاع حاکم را شکل داده اند. به علاوه در سالهای اخیر مبارزات سراسری فرهنگیان و
معلمان علیه شرایط بد آموزشی و فضای مختنق، علیه تبعیض و نابرابری، علیه حقوقهای
پایین و کالایی کردن آموزش و با خواسته های برحق آموزش رایگان، افزایش حقوقها و رفع
تبعیضات چند جانبه،عملاجنبش سازمانیافته فرهنگیان و معلمان را به میدان کشیده اند.
با قتل مهسا امینی و آغاز خیزش انقلابی در سال قبل تردیدی نیست مدارس و دانشگاهها
به ستون محکم گسترش مبارزه انقلابی و رادیکال تبدیل شدند. دانشگاهها و مدارس و حتی
مدارس ابتدایی صحنه مهم اعتراضات پرخروش و انقلابی بودند. کاراکتر آزادیخواهانه و
برابری طلبانه خیزش انقلابی سال قبل نه تنها در مقابل سرکوبگری و ترفندهای جمهوری
اسلامی بلکه در تمایز با اقدامات و شعارها و سیاستهای اپوزیسیون راست توسط نسل جوان
آگاه برخاسته از بستر اجتماعی کارگران و مردم تحت استثمار و ستم نظم سرمایه و متعلق
به قطب چپ جامعه نمایندگی شد. بیانیه ها و نوشته ها و شعارهای رادیکال، "نه
روسری،نه توسری،آزادی و برابری"- "علیه فقر و تبعیض، میریم تا سرنگونی" - "فرزند
کارگرانیم در کنارشان میمانیم"- "مرگ برستمگر چه باشه چه رهبر" را نسل جوان به
عنوان نمادهای چپ و رادیکال خیزش انقلابی در دانشگاه و مدارس نمایندگی کردند.
همراهی محکمتر و بیشتر معلمان مدارس و استادان دانشگاهها با دانش آموزان و
دانشجویان یک خصلت قوی و مهم مبارزات درخشان سال قبل بود. ترس و نگرانی سران
جمهوری اسلامی از ادامه این همبستگی مبارزاتی است که سیاست "خالص سازی" یعنی اخراج
وسیع معلمان و استادان متعهد و زاویه دار با رژیم را در پیش گرفته است. جمهوری
اسلامی با ادامه سرکوبگریها و اخراجهای وسیع و فشار بر نسل جوان طبعا میتواند
محدودیتها و موانعی را پیش پای عطش مبارزاتی این نسل ایجاد کند، اما قطعأ نمیتواند
پتانسیل مبارزاتی در دانشگاه و مدارس را کنترل کند. رژیم بارها با این ترفندها به
مقابله نسل جوان برخاسته و اما گام به گام مجبور به عقب نشینی های جدی و سرافکندگی
شده است. جمهوری اسلامی باردیگر و امسال هم این پدیده را تجربه میکند.
امسال و در تداوم خیزش انقلابی سال قبل که دانش آموزان و دانشجویان خود یکی از
مهمترین نیروهای محرکه آن بودند، انتظار اینست، جنبش و مبارزه انقلابی در دانشگاهها
و محیط های آموزشی و در جنبش معلمان با خودآگاهی و سازمانیافتگی و اتحاد محکم
فعالین آزادیخواه و برابری طلب گسترش یابد. توقع اینست با ارتقای دستاوردهای جنبش
انقلابی یکساله اخیر و با ابتکار شبکه خودآگاه و به هم پیوسته جمعها و محافل
آزادیخواه و برابری طلب و سوسیالیست جنبش متمایز و قدرتمند نسل جوان در برابر
جمهوری اسلامی قد علم کند.با پرچم مبارزه علیه فقر و تبعیض و علیه حجاب عرصه را بر
جمهوری اسلامی تنگ کند. در اتحاد و همگامی با جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی
رادیکال پتانسیل عظیم اجتماعی و توده ای را برای تعیین تکلیف قطعی با جمهوری
اسلامی به میدان آورد. در خاتمه امید اینست سال تحصیلی جدید فرصتی باشد که دختران و
پسران، نسل جوان سرزنده و پرتوقع و بالنده جامعه ایران با پس زدن همه مشکلات و
سختیهای موجود، بیشترین موفقیتها را در عرصه تحصیل و در ابعاد متنوع زندگی هم کسب
کنند.
شهریور ١٤٠۲
*** |